Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش خبر گزاری صدا و سیما ، کتاب «مردم‌شناسی تاریخی‌شناختی علم در ایران» آسیب‌شناسی از وضعیت علم در ایران، تألیف ابراهیم فیاض، پس از دوازده سال  به چاپ دوم رسیده است.
در هر تمدنی که انسجام فرهنگی معرفتی وجود داشته باشد آن تمدن باقی خواهد ماند. پس می‌توان گفت که انسجام معرفتی، ملاکی برای ظهور و اوج و سقوط تمدن است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

انسجام فرهنگی معرفتی بین حوزه‌های معرفتی مثل هنر و ادبیات و فلسفه و علم و فرهنگ عامه و دین باید برقرار شود تا نظریه‌های عام و انتزاعی در سطوح مختلف تولید شود. این نظریه‌ها راه فرار انسان از محدودیت‌های جهان مادی است. این نظریه‌ها در نهایت باید به عالم فرهنگ عامه وارد شوند تا بتوانند در کل جامعه گسترش بیابد. پس اگر انسجام فرهنگی و معرفتی وجود داشته باشد، تمامی این حوزه‌های معرفتی همدیگر را تغذیه خواهند کرد و به یکدیگر مدد خواهند رساند. اما در جامعه دوره صفویه که علم آن‌چنان غلبه‌ای نداشت، فلسفه توانست مرجع معرفتی و فرهنگی شود. در همه این سطوح، دین دخالت داشت و در تقابل با حوزه‌های معرفتی دیگر یعنی فلسفه، ادبیات و هنر و فرهنگ عامه بود. در دوران صفویه راه ادبیات، هنر و فلسفه از فرهنگ عامه جدا شد؛ چون ارتباط بین آن‌ها و جامعه و مردم بریده شده بود. پس آن‌ها راه انتزاع را در پیش گرفتند و سبک‌های انتزاعی در هنر و ادبیات و نظریه‌های بسیار انتزاعی‌تر در فلسفه صدرایی به وجود آمد.
کتاب حاضر در سه فصل این عناوین را شامل می‌شود: مردم‌شناختی عهد صفویه؛ علل نازایی علوم تجربی در ایران؛ و علل بومی نشدن علوم تجربی وارداتی از غرب.
فیاض در فصل سوم که فصل نهایی کتاب است، پس از ذکر دلایل مختلف اعم از علل معرفتی و ضعف‌های ساختاری در مورد چرایی بومی نشدن علوم در ایران، پیشنهاد‌هایی برای برون‌رفت از وضعیت کنونی مطرح می‌کند؛ از جمله: راه‌اندازی نهضت ترجمه آثار کلاسیک و مدرن غربی، ایجاد فرهنگ علمی در کنار فرهنگ فلسفی حاکم بر دانشوران، حل کردن مسائل جنسی جوانان دانشگاهی داده است.
او در سخن پایانی می‌گوید: «همه سخنان و نوشته‌ها مبتنی بر این فرض است که علم محوریت دیگر معرفت‌ها را به عهده بگیرد.»
چاپ دوم این کتاب در ۲۱۸ صفحه و شمارگان هزار نسخه روانه بازار شده است.

منبع: خبرگزاری صدا و سیما

کلیدواژه: فرهنگ عامه نظریه ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.iribnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری صدا و سیما» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۶۶۲۵۸۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

میدان شهرت در ایران

به گزارش گروه پژوهش خبرگزاری علم و فناوری آنا، کتاب «میدان شهرت در ایران» اثر پژوهشی احسان شاه‌قاسمی (عضو هیأت علمی گروه ارتباطات دانشگاه تهران) است. این پژوهش به بررسی نقش سلبریتی‌ها در جامعه ایران می‌پردازد و به جنبه‌هایی از این صنعت نوپدید در کشورمان اشاره دارد که تاکنون دیده نشده‌ است. 

 این کتاب با مقدمه آرتور آسابرگر که یکی از بزرگ‌ترین استادان و پژوهشگران زنده علم ارتباطات در دنیا است، از سوی انتشارات پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی منتشر شده است. کتاب «میدان شهرت در ایران» در شانزدهمین جشنواره بین‌المللی پژوهش فرهنگی در محور رسانه و ارتباطات به‌عنوان اثر برگزیده معرفی شد.

 سه فصل اول کتاب به توضیح تاریخچه شهرت در ایران، شالوده‌های شهرت، نقش صنعت شهرت در سلبریتی‌سازی و... اختصاص دارد.

در سه فصل دوم، به مسائلی همچون فمنیسم شهرت، نیکوکاری سلبریتی‌ها و شهرت و دین پرداخته شده است.

 در فصل ششم نشان داده می‌شود صنعت شهرت چگونه از عناصر دینی برای سلبریتی‌سازی استفاده می‌کند و چگونه مخاطبان و کاربران به مسیری کشانده می‌شوند که احساس کنند با سلبریتی‌ها روابط صمیمانه شخصی و دوسویه دارند.

در فصل هفتم، نویسنده به مسأله مصرف‌گرایی و رابطه آن با شهرت پرداخته و نشان می‌دهد چگونه سلبریتی‌ها به‌صورت آشکار و نهان، مصرف‌گرایی را تبلیغ می‌کنند و چگونه این کار آنها در تضاد با ادعا‌های زیست محیطی آنها قرار می‌گیرد.

فصل هشتم این کتاب به توصیه‌هایی برای مدیریت فرهنگ شهرت اختصاص یافته است. این کتاب تلاش دارد به این سوالات پاسخ گوید:

فرهنگ شهرت از کجا پیدا شد و در ایران چه روندی را طی کرده است؟ رابطه شهرت و پول چیست؟ فضای مجازی چه کمکی به سلبریتی‌ها کرده است؟ چرا نیکوکاری سلبریتی‌ها زیانبار است؟ شهرت چه ارتباطی با فمنیسم پیدا می‌کند؟

آسابرگر در مقدمه کتاب «میدان شهرت در ایران» می‌نویسد: این کتاب به جنبه‌هایی از این صنعت نو پدید در ایران اشاره می‌کند که تا کنون دیده نشده‌اند. مطالب این کتاب کمک می‌کند که حتی مخاطب غیرایرانی هـم به جنبه‌هایـی از شهرت در کشور خودش آگاه شود کـه تا کنون در پیش چشم او بوده و نمی‌دیده است، و شاید این را بتوان مهم‌ترین امتیاز کتاب دانست.

شاه‌قاسمی، نویسنده کتاب می‌گوید از حدود ده سال پیش که مطالعه روی شهرت را آغاز کرده است، هر روز افراد بیشتری متوجه شده‌اند مسأله شهرت مسئله‌ای مهم در فرهنگ ماست. اوایل کار، حتی جامعه‌شناسان بسیاری به او می‌گفتند مسأله شهرت در ایران چندان مهم نیست که ارزش پژوهش‌های گسترده و ژرف را داشته باشد. رسانه‌های رسمی و غیررسمی ایران چندان مسأله شهرت را جدی نمی‌گرفتند و دانشجویان علوم انسانی کمتر این حوزه را حوزه مهمی برای انجام پژوهش و نگارش پایان‌نامه و رساله می‌دانستند. امروز که میلیون‌ها نوجوان ایرانی عملا برای سلبریتی‌های داخلی و خارجی بردگی می‌کنند، پژوهش‌های بسیار بیشتر و بهتری در این حوزه انجام می‌شود.

بریده‌ای از کتاب «میدان شهرت در ایران» که گوشه‌ای از این ابعاد ناپیدا را ملموس‌تر بیان می‌کند به این شرح است:

«سلبریتی‌های ایرانی معمولاً از اصطلاح «خراب شده» در توصیف کشورشان استفاده می‌کنند انگار این کشور ویرانه‌ای است که لیاقت آنها را ندارد و آنها با بازگشت به این کشور یا ماندن در آن باید بر سرش منت بگذارند. هر وقت چنین اظهار نظر‌هایی را می‌شنوم سه نکته به ذهنم می‌رسد، نخست باید از دوگانه حکومت ملت پرهیز کرد حکومت هم بخشی از ملت است و برعکس. نمی‌توان تصور کرد نیرویی اسرارامیز تعدادی غیرایرانی را از کشوری دیگر آورده است تا در جایگاه‌های مؤثر حکومتی قرار بگیرند و ایران را خراب کنند. دوم سلبریتی‌ها هرگز نمی‌گویند که این خراب شده باعث بالیدن و موفقیت آنها شده است. سوم و از همه مهم‌تر، سلبریتی‌ها هرگز توضیح نمی‌دهند که اگر ایران شایستگی آنها را ندارد چرا حاضر نیستند در جایی کار کنند که شایستگی آنها را دارد.»                     

احسان شاه‌قاسمی در سال ۱۳۵۷ در شهرستان رستم به دنیا آمد. کودکی را در نورآباد ممسنی، شیراز و تهران گذراند. در سال ۱۳۸۱ با مدرک کارشناسی مهندسی مکانیک از دانشگاه شیراز فارغ التحصیل شد و بعد از گذراندن دوره سربازی، در سال ۱۳۸۴ وارد دوره کارشناسی ارشد ارتباطات در دانشگاه تهران شد و تحصیلات خود را تا سطح دکتری در این دانشگاه ادامه داد. شاه‌قاسمی از سال ۱۳۹۴ به عنوان عضو هیات علمی در گروه ارتباطات دانشگاه تهران مشغول کارشد.

وی در دو دهه گذشته بیش از پنجاه کتاب را از انگلیسی به فارسی ترجمه کرده و دست کم چهار کتاب را به زبان‌های فارسی و انگلیسی منتشر نموده است. مقاله‌های او در مجلات مهم منتشر شده است. از سال ۱۳۹۹ شاه‌قاسمی برای اولین بار درس مطالعات شهرت و هواداران را در ایران ارائه کرد. او پیش از آن یک دهه را صرف مطالعه و تحقیق درباره شهرت و رابطه آن با رسانه‌ها کرده بود. در سال ۱۴۰۲ پژوهش‌های او در قالب کتابی به نام «میدان شهرت در ایران» به وسیله پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی منتشر شد و به عنوان مهم‌ترین منبع تدریس مطالعات شهرت در اختیار دانشگاه‌های مختلف قرار گرفت.

 

انتهای پیام/

دیگر خبرها

  • استاد مجتهدی هم معلم و هم مولف بود
  • کشف نقوش صخره‌ای در منطقه تاریخی ورزقان
  • ترجمه «قلمروزدایی علم و دین» روانه بازار نشر شد
  • موزه مردم شناسی رختشویخانه - زنجان
  • ۴ سازه‌ تاریخی آب ایران در انتظار ثبت جهانی
  • هندی‌ها به نمایشگاه کتاب تهران نمی‌آیند؟
  • میدان شهرت در ایران
  • عرضه «صفات الهی» در کتابفروشی‌ها
  • فیلم سینمایی تاریخی اقتباسی فرهنگ رضوی ساخته می‌شود
  • کتاب نشانه‌شناسی شکلک‌ها منتشر شد